Friday 1 June 2007

Raisdana idea on economics ...

ارزیابی شما از نحوه آموزش به‌ویژه آموزش اقتصاد در دانشگاه‌ها چگونه است؟

به‌نظر من نه‌تنها کافی نیستند بلکه گمراه کننده‌اند. روح غالب بر آموزش دانشگاهی ما، آموزش نئوکلاسیکی است و گاه کینزی که ارزشی جز برای مطالعه تاریخ تحول اندیشه اقتصادي بورژوازي ندارد. بعضی از مدل‌ها برای تمرین خوب‌اند اما برای ساختن اندیشه خلاق چیزی ندارند. سال‌هاست آن را تدریس می‌کردند و بعد از انقلاب کمي از آنها دور شد اما دوباره همان‌ها تدریس می‌کنند. اندکی اقتصاد کینزی تدریس می‌کنند و اقتصاد کلان و سیاست‌های مالی و پولی باز هم در اقتصاد ایران کاربردی نمی‌تواند داشته باشد. و این به‌خاطر شرایط نهادی و ساختارهای اقتصادی موجود است. در دانشگاه تکنیک هم یاد می‌دهند که خیلی‌ها فرا نمی‌گیرند مثل- اقتصاد سنجی و آمار.

دانشجویان ممکن است ناراحت بشوند اما این واقعیت است متاسفانه بخش اعظم دانشجویان از حیث ملی ضعیف‌اند. دانشجویی که کارشناسی ارشد می‌گیرد، اقتصادسنجی خوانده اقتصاد ایران هم خوانده و تکنیک زیادی هم خوانده است. فرمول خیال پرورانه، ذهنی و توخالی اقتصاد نئوکلاسیکی- مثل عرضه و تقاضا- را هم از بر کرده است. اما یک جدول بانک مرکزی را نمی‌تواند بخواند. نمی‌تواند تولید ناخالص داخلی و ارزش افزوده‌های ملی را به اجزا تقسیم بکند و بخواند. نمی‌تواند منحنی نوسانات قیمت‌های فصلی و غیرفصلی را تشخیص بدهد. پزشکی را تربیت بکنيد که نه‌تنها آمپول زدن بلد نباشد، حتی از آمپول بترسد. عده‌ای را دانشگاه‌ها مشغول کرده‌اند اما بهتر نبود به‌جای آن به رشد اقتصادی و به توسعه بادوام می‌رسیدیم تکنسین‌های خوب‌تر تربیت می‌کردیم و نظام اجتماعی را اداره می‌کردیم.

یک جوشکار خوب هیچ نباید از اقتصاددانی که اینجا و آنجا به منبر می‌رود و پول می‌گیرد، چندان کمتر بگیرد. خوب معلوم است مشکلات هویت اجتماعی، احترام اجتماعی، درآمد مطمئن، روابط خانوادگي و ازدواج پیش می‌آید، پس دانشجویان به مدرک‌گرایی روی می‌آورند. ولی اگر بدانند هرکس در هر موقعیتی دارای احترام است، سندیکای کارگری احترام دارد و حقوق و دستمزدشان �/

Source:
http://www.raisdana.ir/modules.php?name=News&file=article&sid=22